آخرین اخبار
- آمار آنلاین روزانه کوید 19( کرونا ویروس جدید)
- اپلیکیشن سایت تاور مخصوص آندروید
- پادکست پتروشیمی بوشهر به مناسبت شب یلدا
- چه میشد اگر درایت بیشتری بود…
- تعیین تکلیف ۵۲ درصد خودروهای توقیفی مواد مخدر بوشهر
- افتتاح سه مدرسه و یک مجتمع آموزشی در بوشهر
تاریخ انتشار : 2016/12/29 - 16:50
«آرمان» گم شده ای که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما.
متن نامه اصغر فرهادی به رئیس جمهور حسن روحانی

آقای دکتر حسن روحانی،
رئیسجمهور محترم!
سلام
امروز گزارش تکان دهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستان های اطراف تهران شب های سرد را به صبح می رسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.
می دانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.
در این گزارش نام یکی از کسانی که شب های سرد استخوان سوز را در گوشه گوری نشسته به صبح می رساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی می کند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمی کند. «آرمان» گم شده ای که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما.
در تاریخ خوانده ایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان می رفته اند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشهای از درد و رنج مردم را بیواسطه درک کنند. پیشنهاد می دهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهتزده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بیهمراه و ناشناس به میان مردم بروند. به روستاها و شهرهای دور افتاده. اگر ناشدنیست به همین حوالی، محلههای حاشیه تهران تا ببینند صورتهای سرخ از سیلیِ آبرومندان بیبضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانیشان را برای این سرزمین قربانی دادهاند. اگر باز ناشدنیست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند که قرار است بیماری بیرمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقه ای تلخ بین دیگران است برای پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت برای زودتر رسیدن به مقصد نهایت استفاده را ببرند.
این مثالی ساده، تلخ و تکراری ست اما خلاصهای ست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بی رحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هموطن را از یاد بردهایم، ما که خشونتهای پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمره مان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردیمان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه میآموزیم و به کودکانمان می آموزانیم.
ما که تنها نظارهگر و شنونده فراموشکار رنج هائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالی اش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشمهایم را نداشتم» سخنی می گوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه می گویند با انگ سیاه نمایی مورد هجمه اند. انگ سیاه نمایی فراریست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهیها. این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمان ها؟
اصغر فرهادی
۷ دى ماه ۱۳۹۵
برچسب ها : اصغر فرهادی , متن نامه
دسته بندی : فرهنگ و هنر
- پادکست پتروشیمی بوشهر به مناسبت شب یلدا
- چه میشد اگر درایت بیشتری بود…
- تعیین تکلیف ۵۲ درصد خودروهای توقیفی مواد مخدر بوشهر
- افتتاح سه مدرسه و یک مجتمع آموزشی در بوشهر
- خلیج فارس مواج میشود
- سارق خودرو یک ساعته در عسلویه دستگیر شد
- مرهم آیینها بر تن گردشگری بوشهر
- گرد و خاک مهمان آسمان بوشهر
- بوشهر بیشترین رشد اقتصادی کشور را دارد
- شهرداریهای بوشهر در چاپ کتاب دفاع مقدس همکاری کنند
- ادارههای استان بوشهر امروز زودتر تعطیل میشوند
- آتش سوزی لنج باری در دیلم/یک تبعه افغان دچار سوختگی شد
- رهایی ۸ زندانی محکوم به قصاص در بوشهر
- بوشهر در سالروز رحلت پیامبر رحمت به سوگ نشست
- اینفوگرافیک / روند کرونا در ایران از ۳ شهریور تا ۳ مهر
- تغییر رنگ کرونایی دو شهرستان گناوه و تنگستان
- مشکلات بنیادسازی مسکن
- ۱۷ تبعه خارجی در اروندکنار آبادان دستگیر شدند
- هنرستانها در بوشهر توسعه مییابند
- گردوخاک آسمان بوشهر را فرا میگیرد