آخرین اخبار
- آمار آنلاین روزانه کوید 19( کرونا ویروس جدید)
- اپلیکیشن سایت تاور مخصوص آندروید
- پادکست پتروشیمی بوشهر به مناسبت شب یلدا
- چه میشد اگر درایت بیشتری بود…
- تعیین تکلیف ۵۲ درصد خودروهای توقیفی مواد مخدر بوشهر
- افتتاح سه مدرسه و یک مجتمع آموزشی در بوشهر
تاریخ انتشار : 2017/10/14 - 9:48
من قول داده بودم که شما روبروی رئیس جمهوری خود بایستید و از او انتقاد کنید. به این قول خود عمل کردم.
خاتمی در گذر زمان / به بهانه ۲۱ مهرماه سالروز تولد سید محمد خاتمی

سیّد محمّد خاتمی (زادهٔ ۲۱ مهر ۱۳۲۲- اردکان یزد) محقق، روحانی، سیاستمدار اصلاح طلب و پنجمین رئیسجمهور ایران که طی دو دوره بین سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ این مسئولیت را عهدهدار بود. وی پیش از این از سال ۱۳۶۱ تا ۱۳۷۰ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بر عهده داشت. وی سومین فرزند سید روحالله خاتمی است. روز پیروزی او در انتخابات دوم خرداد با کسب بیش از ۲۰ میلیون رای با هفتاد درصد آراء به نامی برای جنبش اصلاحطلبی داخلی در ایران بدل شد. وی توسط بسیاری به عنوان رهبر اصلاحات ایران شناخته میشود. خاتمی همچنین صاحب ایده ای به نام گفتگوی تمدنها بود که شهرت جهانی یافت و با نام او شناخته میشود. سازمان ملل متحد نیز سال ۲۰۰۱ را بر اساس این ایده، سال گفتگوی تمدنها نامید. خاتمی هم اکنون صاحب امتیاز دو ماهنامه آیین گفتگو و رئیس بنیاد باران میباشد. مجلهٔ نیوزویک در سال ۲۰۰۹محمد خاتمی را چهارمین مرد قدرتمند ایران نامید.
پیش از انقلاب
محمد خاتمی در ۲۱ مهر ۱۳۲۲ خورشیدی در شهر اردکان در استان یزد متولد شد. پدرش روحالله خاتمی از روحانیون بنام بود و او نیز از نوجوانی به دروس حوزوی روی آورد و طلبه شد. خاتمی تحصیلات خود را در رشته کارشناسی فلسفه غرب در دانشگاه اصفهان ادامه داد و عضو هیئت مدیره انجمن اسلامی این دانشگاه بود.
محمد خاتمی در لباس سربازی
در سال ۱۳۴۸ (۱۹۶۹ میلادی) از این دانشگاه فارغالتحصیل شد و تحصیلات خود را تا سطح کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی دانشگاه تهران ادامه داد. در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی)، او به قم بازگشت و دروس عالی حوزوی را ادامه داد. در سالهای ۱۳۵۷ تا ۱۳۵۹، با تأیید دکتر بهشتی، امامت مرکز اسلامی هامبورگ را بر عهده داشت.
سید محمد خاتمی به دلیل مطرح کردن طرح گفتگوی تمدنها موفق به اخذ دکترای افتخاری از دانشگاه تهران و دانشگاه سنت اندروز انگلستان و دانشگاه لیژ در بلژیک شد.
زندگی شخصی
سید محمد خاتمی در پنج سالگی در کنار پدرش سید روحالله خاتمی
پدر او روحالله خاتمی مؤسس مدرسه علمیه اردکان و امام جمعه شهر یزد در سالیان نخستین پس از انقلاب ایران و مادرش سکینه ضیایی (درگذشته ۱۳۹۴) هستند. او با زهره صادقی، خواهرزادهٔ موسی صدر و دختر علیاکبر صادقی استاد مشهور حقوق اسلامی در دانشگاه، در سال ۱۳۵۳ (در ۳۱ سالگی) ازدواج کرد. او دو دختر به نامهای لیلا (متولد ۱۳۵۵) و نرگس(۱۳۶۱) و پسری به نام عمادالدین (متولد ۱۳۶۷) دارد. لیلا، دارای دکترای ریاضی از دانشگاه تهران بوده و هم اکنون دانشیار دانشکده ریاضی کالج یونیون در آمریکا است. عمادالدین هم در اسفند ۱۳۹۰ ازدواج کرده است و تنها فرزند خاتمی در ایران است. از سایر بستگان مشهور او میتوان به برادرش محمدرضا خاتمی (از رهبران جبهه مشارکت) منتخب اول مردم تهران در ششمین دوره مجلس شورای اسلامی و نایب رئیس آن مجلس، اشاره کرد. محمدرضا خاتمی در ضمن با نوه روحالله خمینی، زهرا اشراقی که از فعالان حقوق زنان است، ازدواج کردهاست.
دیگر برادر خاتمی، علی خاتمی، فوق لیسانس مهندسی صنایع از بروکلین دارد و طی دومین دوره ریاست جمهوری خاتمی رئیس دفتر او بود. همچنین خواهر بزرگتر خاتمی، فاطمه خاتمی، به عنوان منتخب اول مردم اردکان در انتخابات شورای شهر سال ۱۳۷۸ انتخاب شد. خاتمی علاوه بر زبان مادری خود فارسی، به زبانهای عربی، انگلیسی و آلمانی تسلط دارد.
مسئولیتها در جمهوری اسلامی
پس از پیروزی انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ و سقوط حکومت شاه و قدرت گرفتن جمهوری اسلامی، او در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت کرد و به عنوان نماینده مردم اردکان و میبدوارد مجلس شد. در سال ۱۳۶۰ به فرمان روحالله خمینی به سرپرستی مؤسسه مطبوعاتی کیهان منصوب گردیدو سال بعد از آن در کابینه میر حسین موسوی، نخست وزیر وقت، به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی انتخاب شد و همین سمت را در کابینه هاشمی رفسنجانی نیز به عهده داشت.
علی خامنهای، رهبر فعلی جمهوری اسلامی در اوایل دهه هفتاد ایدهٔ مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب را مطرح ساخت که توسط تمام نهادهای مختلف پیگیری شد، اما خاتمی با این دیدگاه کاملاً موافق نبود. پس از مدتی اختلاف نظر بین او و خامنهای و مقاومت وی در مورد فضای مطبوعاتی و آزادیهای فرهنگی، منجر به استعفای وی شد.
در ۳ خرداد ۱۳۷۱ محمد خاتمی با نوشتن نامهای به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس جمهور وقت، از مقام خود استعفا کرد. آقای خاتمی در استعفانامه خود نوشت در عرصه فرهنگی ایران «با شکسته شدن همه مرزهای قانونی، شرعی، اخلاقی و عرفی کار از نقد و ارزیابی (ولو غیرمنصفانه) گذشته و هر وسیلهای برای رسیدن به اهداف خاصی مباح شمرده شده است و بدینسان میرود که کار به کلی از روال منطقی و مشروع خارج شود و در نتیجه فضایی ناسالم و آشفته پدید آید که فوریترین اثر آن دلزدگی و عدم امنیت اندیشمندان و هنرمندان سالم و صاحب شخصیت و حتی مؤمن و شیفته انقلاب و اسلام است.»
عبدالواحد موسوی لاری سالها بعد گفت آقای خاتمی با آقای هاشمی رفسنجانی برای استعفا مشورت کرده بود و آقای هاشمی رفسنجانی با وجود مخالفت، برای حفظ آقای خاتمی «پافشاری» نکرده بود. آقای موسوی لاری گفته بود: «هاشمی فکر میکرد که با ماندن خاتمی یک کانون تهاجم علیه دولتش شکل میگیرد که با رفتن خاتمی آن کانون از بین میرود.»
او از آغاز دهه ۷۰ مشاور رئیسجمهور و رئیس کتابخانه ملی ایران بود و همزمان در دورههای دانشگاهی مختلف، اندیشه سیاسی، فلسفه و اندیشه سیاسی در اسلام تدریس میکرد. در سال ۱۳۷۵ به فرمان علی خامنهای، به عضویت شورای عالی انقلاب فرهنگی درآمد.
انتخابات دوم خرداد
در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۶، خاتمی به عنوان نماینده اصلاح طلبان داخلی شرکت کرد. رقیب اصلی وی علی اکبر ناطق نوری بود و نامزدهای دیگر در آن انتخابات رضا زوارهای و محمد محمدی ریشهری بودند. فضای انتخاباتی ریاست جمهوری در پاییز و زمستان سال ۱۳۷۵ خیلی بوی رقابت نمیداد و جریان محافظه کار در هشتمین سال ریاست جمهوری اکبر هاشمی رفسنجانی در دولت موسوم به سازندگی پیشاپیش خود را برنده انتخابات میدانست. بر خلاف بسیاری از پیشبینیها، خاتمی با اختلاف بیش از ۱۳ میلیون رأی با نفر قبل پیروز شد و حدود هفتاد درصد آراء را از آن خود نمود. در این انتخابات ۷۹٫۹۳ درصد واجدین شرایط یعنی ۲۹٬۱۴۵٬۷۵۴ نفر شرکت کردند که در نهایت محمد خاتمی ۲۰ میلیون رأی آورد. در آغاز رایگیری اتهامات وسیعی مبنی بر مخالفت وی با مبانی اسلام و انقلاب توسط جناح محافظه کار منتشر شد تا جائیکه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم طی بیانیهای؛ رای دادن به ناطق نوری را وظیفه شرعی و الهی خود نامید.
انتخاب او در ۲ خرداد ۱۳۷۶، دوره جدیدی در سیاست ایران بود و جنبشی که از دل این قضیه آغاز شد، معمولاً «جنبش دوم خرداد» نامیده میشود. این در ضمن اولین انتخابات رقابتی پس از پایان جنگ ایران و عراق بود. پیش از آن خامنهای و هاشمی رفسنجانی هر کدام دوبار با کسب اکثریت آرا به ریاست جمهوری انتخاب شده بودند. خاتمی در سال ۱۳۸۰ و انتخابات ۱۸ خرداد نیز پس از حدس و گمانههای مختلفی در مورد عدم شرکتش، شرکت کرد. خاتمی خود علت شرکتش را «میل مردم» میدانست.
دوران ریاست جمهوری
- عمکرد سید محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوری
دوره ریاست جمهوری خاتمی از برهههای مهم تاریخ سیاسی ایران است شعار جامعه مدنی وی که بعدها در قبال سکوت وی توسط علی خامنهای بهعنوان برداشتی از مدینه النبی نام برده شد در کنار توسعه سیاسی از شعارهای اصلی وی بود. در همین راستا وی انتخابات شوراهای شهر و روستا را که در قانون اساسی جمهوری اسلامی تصریح شده بود، برای اولین بار برگزار کرد، و فعالیتهای فرهنگی، هنری و سیاسی در فضایی باز تر از دولتهای قبل و بعد انجام شد، در عین حال جناح مقابل ضمن انتقادات پیاپی وزیر کشور او عبدالله نوری را که از مهرههای اصلی کابینه بود با رای عدم اعتماد پس از استیضاح بر کنار کرد. مهاجرانی وزیر فرهنگ وی نیز یک بار استیضاح شد اما پس از دفاع از عملکرد خود توانست رای اعتماد مجدد بگیرد.
واقعه مهم دیگر کنفرانس برلین بود. در جریان این کنفرانس، نهاد هاینریش بل در آلمان از ۱۷ نفر از اصلاح طلبان، روزنامه نگاران و ملی-مذهبیها از جمله اکبر گنجی، عزتالله سحابی، مهرانگیز کار، یوسفی اشکوری، علی افشاری و محمود دولتآبادی دعوت بعمل آورد. این کنفرانس آغاز ارتباط میان اصلاح طلبان داخل و اپوزیسیون خارج تلقی شد و مورد مخالفت تندروها در داخل و خارج قرار گرفت. در جریان سخنرانیها اعضا حزب کمونیست کارگری ایران به اعتراضات شدید پرداخته و یکی از آنان خود را نیمه عریان کرد، از سویی صدا و سیمای ایران علیرغم مصادف بودن با ماه محرم ۲ شب پیاپی گزیده ۳۰ دقیقهای از کنفرانس را پخش کرد و روزنامههای مخالف اصلاحات خواستار محاکمه آنان شدند. شرکت کنندگان در کنفرانس پس از بازگشت بازداشت شدند و ۲ هفته بعد توقیف گسترده روزنامههای اصلاح طلب توسط دادستانی و بازداشت برخی از روزنامه نگاران سرشناس آغاز گردید.
یکی از مهمترین وقایع دوران ریاست جمهوری خاتمی، اعتراضات ۱۸ تیر ماه ۱۳۷۸ بود که به واقعه حمله به کوی دانشگاه تهران شهرت یافت. شروع ماجرا از اعتراض عدهای از دانشجویان دانشگاه تهران درمورد توقیف روزنامه سلام بود که با واکنش شدید نیروهای امنیتی روبرو شد و در روز دوم، نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به خوابگاه دانشجویان حملهور شدند و تعداد زیادی از دانشجویان را مورد ضرب و شتم قرار دادند که در ادامه به یک اعتراض همهجانبه از طرف قشرها مختلف و بخصوص دانشگاهیان تبدیل گردید. در نهایت حکومت به کمک نیروهای بسیج، سپاه و پلیس اعتراضها را توسط حکومت نظامی اعلام نشده، بشدت سرکوب و مخالفان را به زندان انداخت که از جمله زندانیان معروف میتوان بهاحمد باطبی اشاره کرد. در نهایت دولت از سرکوبگران بعنوان نیروی فشار نام برد و این اولین بار بود که این نیرو رسماً موجودیت پیدا کرد.
اما مهمترین قضیه دوران ریاست جمهوری سید محمدخاتمی را میتوان افشا و اعلام رسمی وجود عوامل خودسر در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران که عامل قتلهای زنجیرهای اعلام شدند،نامید. این افشاگری به دستگیری یکی از سرشناسان وزارت اطلاعات به نام سعید امامی منجر شد. او بعدتر و طی یک واقعه مشکوک در زندان خودکشی کرد. در این واقعه نویسندگانی به طور سیستماتیک به قتل رسیدند از جمله داریوش و پروانه فروهر، محمد جعفر پوینده ومحمد مختاری بودند.
قضیه مهم دیگر لایحه اصلاح قانون مطبوعات به مجلس بود که به گفته بسیاری آغاز آزادی بیان در ایران به شمار میرفت و در حالی که مطابق با قوانین جمهوری اسلامی توسط نماینده منتخب مردم یعنی رئیس جمهور و برای تصمیمگیری توسط بیش از دهها تن از نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار میگرفت با ابلاغ نامه رهبری به مهدی کروبی رئیس وقت مجلس که توسط او به حکم حکومتی تعبیر شد، به صورت یک طرفه از صحن علنی مجلس خارج شد و برای مدتی صحن مجلس را صحنه نزاع لفظی نمایندگان اکثریت مجلس با نمایندگان اقلیت کرد که سر انجام با سخنان کروبی بایگانی شد.
در سطح بینالمللی، خاتمی با مطرح کردن طرح «گفتگوی تمدنها» در سازمان ملل متحد، مطرح شد و او را به عنوان مبدع این نظریه میشناسند. دو دوره ریاست جمهوری سید محمد خاتمی بویژه دوره نخست، آبستن اتفاقات و بحران ها و کارشکنیهای بزرگ و کوچک بسیاری بود که نقطه اوج آن در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ با حمله به کوی دانشگاه اتفاق افتاد و اغلب با سازماندهی قبلی و از سوی مخالفان محافظه کار مذهبی و نظامی دولت سامان داده میشد تا جایی که به تعبیر خود وی برای دولت او هر ۹ روز یک بحران ایجاد میکردند.
سیاست خارجی
دیدار محمد خاتمی و ولادیمیر پوتین
خاتمی دولت را در شرایطی تحویل گرفت که بر اثر بحران ناشی از محکوم شدن مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی در دادگاههای آلمان به اتهام کشتن چند تن از رهبران حزب دموکرات کردستان ایراندر رستوران میکونوس آلمان، روابط ایران و اتحادیه اروپا در اوج تیرگی قرار داشت و همه سفیران اروپایی ایران را ترک کرده بودند. همچنین ایران متهم به دست داشتن در حمله به پایگاه آمریکا در الخبرعربستان و کنیسه یهودیان در آرژانتین شده و در آستانه حمله موشکی آمریکا قرار داشت. گروه طالبان نیز اغلب نقاط افغانستان از جمله مناطق مرزی ایران را تصرف و صدها نفر را در حملات پیاپی به روستاهای مرزی به گروگان گرفته بود. رای غیرمنتظره مردم در دوم خرداد و موضع مسالمت جویانه وی نقش مؤثری در خارج کردن ایران از آن وضعیت بحرانی داشت.
سیاست تنش زدایی و ایده گفتگوی تمدنها از مهمترین اقدامات دولت خاتمی در عرصه روابط خارجی بود. در پرتو این اقدامات ایران تا حدودی از انزوای جهانی پس از انقلاب خارج گردید. او اولین رئیس جمهور ایران بود که با دعوت دولتهای اروپایی به آلمان، ایتالیا و اتریش سفر رسمی انجام دادهاست. دولت آمریکا در سالهای اول دولت خاتمی در واکنش به تحولات ایران از تصویب تحریمهای تازه تر علیه ایران در سنا جلوگیری کرد و شرکتهای نفتی توتال، پتروناس و گازپروم را از شمول قانون تحریمهای داماتا معاف ساخت. مصاحبه او با تلویزیون سی ان ان نیز نقش فراوانی در بهبود چهره ایران در آمریکا داشت . گرچه تسلیم شدن وی در برابر موضع علی خامنهای برضد رابطه با آمریکا و بی عملی وی در دیگر عرصههای سیاست خارجی از جمله برنامه غنی سازی اورانیوم در دراز مدت به کشورهای غربی فهماند که نقش چندانی در سیاست خارجی ایران ندارد موضوعی که خود وی نیز با اذعان به اینکه برخی دولت را بعنوان تدارکاتچی میخوانند، بدان اعتراف کرد و سال بعد آن را تکذیب نمود.
یکی از مهمترین مواضع وی سخنرانی علیه حملات ۱۱ سپتامبر بود که توانست ایران را از تیر رس حملات آمریکا پس از حملات تروریستی دور کند. دولت ایران گرچه به دلیل مخالفت علی خامنهای نتوانست همکاری نظامی چندانی با نیروهای ائتلاف در سرنگونی طالبان و صدام داشته باشد، اما نقش سیاسی مؤثری در این تحول داشت. خاتمی در زمان ریاست جمهوری خود با بسیاری از چهرههای با نفوذ از جمله پاپ ژان پل دوم، کوشیرو ماتسورا، ژاک شیراک، یوهانس راو، ولادیمیر پوتین، عبدالعزیز بوتفلیقه، عبدالله بن عبدالعزیز، نلسون ماندلا و هوگو چاوز دیدار کرد.
فرهنگ و هنر و مطبوعات
محمد خاتمی در افتتاحیه مسابقات کشتی قهرمانی جهان
وی طی سخنانی در سال اول ریاست جمهوری پیرامون آزادی گفت :
خدمت به دین در این است که بگوییم دین و آزادی با هم سازگارند و دینی که به انسان حرمت میدهد در درجه اول به آزادی انسان حرمت میدهد. باید موانع آزادی از میان برداریم.
در سالهای اول ریاست جمهوری وی آزادی مطبوعاتی نسبی در کشور شکل گرفت و برای اولین بار پس از تابستان ۱۳۶۰ برخی نیروهای اپوزیسیون توانستند نشریاتی را چاپ کنند یا مقالاتی در انتقاد از عملکرد مقامات عالی رتبه منتشر کنند. این آزادی نسبی و تغییر در فرم و محتوای مطبوعات با استقبال مردم مواجه شد تا جایی که تیراژ روزنامهها برای اولین بار در اردیبهشت ۱۳۷۷ از دو میلیون نسخه در روز گذشت. گرچه دولت وی پس از حکم حکومتی علی خامنهای و استعفای بورقانی از معاونت مطبوعاتی وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، همچون گذشته به دفاع از مطبوعات نپرداخت تا جایی که در دور دوم دولت او نیز حزب مشارکت اغلب از داشتن نشریه محروم بود. دولت همچنین در برابر توقیف پیاپی مطبوعات توسط سعید مرتضوی قاضی دادگاه مطبوعات و دادستان تهران و همچنین محاکمه و زندانی کردن روزنامه نگاران حتی هنگامی که عبدالله نوری وزیر کشور و مدیر مسئول روزنامه خرداد را شامل شد، اقدام خاصی صورت نداد. همچنین در این دوره روزنامههای جدیدی که با شتاب وارد حوزههای جدیدی میشدند که نزدیک به دو دهه از ورود به آن منع شده بودندانتشار یافتند. اگرچه از یک سو استقبال و افزایش مخاطبان و تأثیرگذاری مطبوعات را به همراه داشت، اما در عین حال، موجب بروز مخالفتها و برخوردهایی جدی با نشریات و روزنامه نگاران نیز شد. چنین شرایطی باعث شد که مطبوعات، در هشت سال ریاست جمهوری محمد خاتمی، همواره یکی از اصلیترین و بحث برانگیزترین موضوعات مطرح باشند و در لباس یکی از عمدهترین چالشهای جمهوری اسلامی ظاهر شد.
طنز
پیش از خاتمی، طنز سیاسی در محدوده حکومت سیاسی و بیشتر دولت و نهادهای انتخابی به انتقاد میپرداخت و از همین رو در نوشتههای طنز به معادلات جناحهای قدرت توجه میشد، تابوهایی مانند روحانیون و برخی مقامات عالی رتبه وجود داشت و در حقیقت به قول کیومرث صابری، بزرگترین طنزپرداز این دوران، طنز در خدمت ارزشهای انقلابی و اسلامی بود. اما پس از دوم خرداد، طنز سیاسی از این محدوده فراتر رفت و در روزنامههای دوم خردادی طنزپردازی در موضع نویسنده بیرون حاکمیت قرار گرفت. جز شخص رهبر که طنزنویسی در مورد او میتوانست به معنی اهانت تلقی شود و مجازات به دنبال داشته باشد، هر مقام سیاسی و هر نهاد و قدرت سیاسی به موضوع طنز تبدیل شد. روحانیون نیز سوژه طنز قرار گرفتند و حتی کل انقلاب و مجموعه نظام نیز توسط طنزنویسان به رشته طنز درآمدند. گل آقا مهمترین نشریه طنز دوران خاتمی بود.
کتاب
در زمانی که اکبر هاشمی رفسنجانی کرسی ریاست جمهوری را به محمد خاتمی سپرد، ۱۴۳۸۶ عنوان کتاب در سال تولید شده بود و در زمانی که محمد خاتمی دولت را به محمود احمدینژاد میسپارد سالانه ۳۸۹۹۱ عنوان کتاب تولید شده است. سیاستهای عطاالله مهاجرانی اولین وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خاتمی سبب شد تا سختگیری در مقابل برخی آثار به حد اقل برسد. کتابهایی که در دوره وزارت سید مصطفی میرسلیم اجازه چاپ مجدد نداشتند، در این دوره بدون هیچ مشکل خاصی به چاپ رسیدند و وزیر ارشاد در یک اعلام عمومی گفت که کتابهایی که برای بار اول از ارشاد مجوز چاپ دریافت کردند، دیگر نیازی به مراجعه دوباره برای دریافت مجوز ندارند. این کار سبب شد تا کتابهایی چون رمان ده جلدی کلیدر محمود دولتآبادی، که در دوره قبل به مدت سه سال از چاپ آن ممانعت میشد، فرصت چاپ بیابند. بخش مهمی از فعالیتهای حوزه کتاب در دوره خاتمی به چاپ و انتشار کتابهای مرتبط با موضوعات سیاسی اجتماعی و تاریخی اختصاص یافت. در بخش کانونهای فعال کتاب نیز کانون نویسندگان ایران نیز دوران پر فراز و نشیبی را طی کرد.
اینترنت
اینترنت در دوران هشت ساله دولت اصلاحات در کنار رشد شگفت انگیزش، موانع و محدودیتهایی از جمله مسدود کردن سایتها و وبلاگها گرفته تا احضار مسئولان سایتها به دادگاه و زندانی شدن وبلاگ نویسان را از سر گذراند. کارتهای اینترنتی به وفور و با هزینه کم در هر فروشگاه و دکه روزنامه فروشی یافت میشد و کافههای اینترنتی در سطح شهرها گسترش یافتند.
سینما و تئاتر
در تئاتر در دوران خاتمی بهرام بیضایی پس از نزدیک به بیست سال دوری به صحنه تئاتر آمد و صحنههای تئاتر شاهد حضور پیشکسوتانی مانند حمید سمندریان بود. در این دوران تماشاخانه سنگلج که مدتها بود کاری در آن صورت نمیگرفت، دوباره فعال شده بیشتر نمایشهای سنتی و ملی را پوشش میداد. خانه نمایش در اداره تئاتر که ویژه کارهای تجربی بود، دوباره راهاندازی شد و ساختمان اداره تئاتر که به خاطر اختلاف با مالک آن در آستانه تعطیلی رفته بود با اعتراض تئاتریها از مالک آن برای تئاتر خریداری شد و تالار فردوسی نیز تأسیس شد. بنیاد رودکی تالار وحدت و موزه آزادی فعال تر از گذشته شد. جشنواره تئاتر فجر در سال ۱۳۷۷ تبدیل به یک جشنواره بینالمللی شد و از آن سال به بعد گروههای تئاتری خارجی در جشنواره حضور پیدا کردند. یکی از اقدامات مهم دوره خاتمی تأسیس خانه تئاتر در سال ۱۳۷۸ بود. با ایجاد خانه تئاتر انجمنهای بازیگران، کارگردانان، نمایشنامه نویسان، نمایشگران عروسکی، نمایش خیابانی، طراحان صحنه، کارکنان فنی و منتقدان و نویسندگان شکل گرفتند. در بخش سینما شاید چشمگیرترین دستاورد این دوره رشد سازمانهای فرهنگی و هنری غیردولتی و تشکلهای صنفی باشد. طبق آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از ۴۳٪ تشکلهای صنفی تا سال ۱۳۸۱ بعد از ورود خاتمی برپا شدند. در این دوره پس از سالها بخش فیلم کوتاه و مستند، مجدداً به جشنواره اصلی سینمای ایران جشنواره فیلم فجر برمیگردد و حتی از سال ۱۳۸۱ وارد بخش مسابقه میشود. موفقترین اثر ایرانی دوران خاتمی در خارج از کشور، طعم گیلاس عباس کیارستمی است که با کسب نخل طلا جشنواره فیلم کن، بزرگترین افتخار تاریخ سینمای ایران را به ارمغان آورد و دیگر آثاری مانند بچههای آسمان،سگ کشی، مارمولک (فیلم)، آژانس شیشهای، زمانی برای مستی اسبها، لاکپشتها هم پرواز میکنند، کاغذ بیخط، من ترانه پانزده سال دارم، لیلا، قرمز و دوئل نیز در این دوره ساخته شدهاند. با روی کار آمدن خاتمی در مجموع فضای جدید و بازتری در بخش سینما ایجاد میشود. با نگاهی اجمالی به این دوره میتوان پی برد که عموم فیلمسازان توجه خود را به ساخت فیلمهایی با مضامین اجتماعی معطوف کرده بودند و درصد جز مخاطب در اویل کار وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی مثبت بود.
موسیقی
تأسیس و ثبات خانه موسیقی ایران در دوران دولت خاتمی را بزرگترین دستاورد وی در زمینه موسیقی برمیشمارند. موسیقی کلاسیک غربی اگرچه در این دوره با حضور لوریس چکناوریان تحرکی نسبی به خود گرفت، اما در سالهای اخیر وضعیت ارکستر سمفونیک تهران به دلیل نبود سیاستی واحد دچار آشفتگی شد. اگر چه در موسیقی کلاسیک اجراهای گروهی، همانند دونوازیها و سه نوازیها و چهار نوازیها رشدی چشمگیر داشت و از علاقهمندی نسل جوان به این گونه موسیقی خبر میداد، اما اجراهای ارکستر سمفونیک تهران، به جز مواردی که با رهبری شهرداد روحانی و این اواخر علی رهبری، اجرا شد، مابقی با استقبال عمومی روبرو نمیشد. همچنین در بخش موسیقی زنان اگرچه نخستین جشنواره موسیقی بانوان در سال ۱۳۷۵ و در دولت اکبر هاشمی رفسنجانی رخ داد، اما نهادینه شدن آن در دولت خاتمی صورت گرفت، به نحوی که در دو سال آخر دبیر جشنواره یاد شده نیز به یک بانوی موزیسین سپرده شد. ممنوعیت خوانندگی بانوان در مجامع عمومی، مرکز موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد را به این صرافت انداخت تا جشنوارهای ویژه بانوان تدارک بیند. در بخش موسیقی خارجی نیز اجرا خوآن مارتین در کاخ نیاوران صورت گرفت. جدال چند ساله بر سر رهبری دائمی ارکستر سمفونیک تهران نیز در ایجاد این وضعیت تأثیری جدی داشت. جدالی که در نهایت با درگذشت فریدون ناصری در روزهای اخیر به نوعی پایان یافت. در بخش موسیقی پاپ در ایران به رغم بازار اقتصادی مؤثری که در سالهای آغازین دولت خاتمی به دست آورد، نتوانست با همان شدت و حدت آن مسیر را تداوم بخشد. گروه موسیقی آریان در دوران خاتمی توانست تا نامزدی جایزه موسیقی پاپ بیبیسی نیز به پیش برود. در بخش موسیقی محلی و سنتی در دوره خاتمی موسیقی سنتی با پس رفت و بی اقبالی عمومی دچار شد، در مقابل موسیقی بومی نواحی ایران با اقبال و سرمایهگذاری دولتی روبرو گردید و برگزاری جشنواره موسیقی نواحی ایران باب شد. موسیقی سنتی هرچه در داخل به سمت فترت و ضعف سوق داده شد، در خارج از ایران به توفیقاتی دست یافت که در تاریخ موسیقی ایران منحصر به فرد بود. نامزدی آلبوم غزل، کار مشترک کیهان کلهر، شجاعت حسین خان و نیز نامزدی آلبوم بی همگان به سر شود، کار مشترک محمدرضا شجریان، حسین علیزاده و کیهان کلهر برای جایزه گرمی و اجرا گروه کامکارها در اجراهای آمریکا، اروپا و کانادا سبب شد تا موسیقی سنتی ایران در این سالها همان موقعیتی را به دست آورد که موسیقی هند در دهههای ۶۰ تا ۸۰ در غرب به دست آورده بود. در این سالها علاوه بر فعالیتهای آشکار موسیقی در حوزه موسیقی پاپ، برخی از گروههای جوان که برای ارائه آثارشان در سالنهای عمومی با دشواریهای فراوانی چون دریافت مجوز از ارشاد، از یک سو و هراس از هجوم گروههای فشار از دیگر سو روبرو بودند، با استفاده از اینترنت، نوعی موسیقی را رواج و رونق دادند که به موسیقی زیر زمینی معروف شد.
اقتصاد
محمد خاتمی به همراه خاویر سولانا – ۲۹ ژوئیه ۲۰۰۲
آغاز دولت خاتمی با کاهش قیمت نفت و کاهش درآمدهای ارزی حاصل به ۹/۹ میلیارد دلار همراه بود. استقراض از بانک مرکزی جهت رفع کسری بودجه به افزایش تورم به بیش از ۲۰ درصد در سال ۱۳۷۸ انجامید که به تدریج به حدود ۱۳ درصد کاهش یافت. دولت در این زمان سیاست یکسانسازی نرخ ارز را به اجرا درآورد. رشد اقتصادی بالای شش درصد به کاهش بدهیهای خارجی کمک نمود. تشکیل حساب ذخیره ارزی، اصلاح سامانه مالیاتی، تثبیت نرخ ارز و تصویب و اجرای قانون سرمایهگذاری خارجی از مهمترین اقدامات دولت خاتمی به حساب میآید. در طول برنامه سوم توسعه از سال ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ چهار بانک خصوصی اجازه فعالیت یافتند و واحدهای منطقهای بورس در مراکز استانها فعال شده و دو بازار کالایی بورس فلزات و کشاورزی نیز راهاندازی شده است. گسترش شبکه تلفن ثابت و همراه، بهرهبرداری از میدان گازی پارس جنوبی و راهاندازی فرودگاه بینالمللی امام خمینی و راه آهن بافق–مشهد و بهرهبرداری از ۵۰ سد از جمله پروژههای بزرگ برنامه سوم توسعه بوده است. در دوره ریاست جمهوری محمد خاتمی بزرگترین قرارداد سرمایهگذاری خارجی در صنعت خودرو ایران با رنو نیسان امضا شد و همچنین خودرو ملی سمند ساخته شد. در دولت اصلاحات ۴۸۱ کیلومتر آزاد راه ساخته شد که از مجموع آزاد راههای احداث شده در سالهای پیش از انقلاب ۱۹۷۹ افزونتر است. اجرای ناموفق برنامه خصوصیسازی و ادامه پرداخت یارانهها و ناتوانی در حذف آنها از بزرگترین نقاط ضعف دولت خاتمی به شمار میرفت. دو میدان بزرگ نفتی آزادگان و یادآوران در زمان ریاست جمهوری خاتمی کشف شد. مسئولان وزارت نفت نیز در دفاع از عملکرد خود، آغاز برداشت از میادین مشترک نفت و گاز ایران با کشورهای عربی از جمله قطر را که به گفته آنها مانع از تضییع حقوق ایران شده، جزو دستآوردهای دولت قلمداد کردند. ایران در سال ۱۹۹۹ مقام نخست اکتشاف را در جهان به دست آورد. مدیران نفتی خاتمی همچنین بهرهبرداری از پنج فاز بزرگترین میدان گازی جهان یعنی میدان گازی پارس جنوبی را در کارنامه خود دارند و با طراحی ۱۷ فاز دیگر ایران را تا ۱۷۹ سال آینده برخوردار از ثروت گاز کردهاند. درآمد محصولات پتروشیمی ایران نیز در این سالها به مدد سرمایهگذاری ۱۸ میلیارد دلاری، ۲ میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلار افزایش یافته است. در بخش بنزین، عدم توفیق دولت در احداث پالایشگاههای جدید اصلیترین انتقادی بوده که طی این سالها مجلس ایران نسبت به ارایه لوایح تأمین اعتبار واردات بنزین داشته است. احداث پالایشگاههای جدید در ایران به دوره اجرای برنامه پنج ساله چهارم توسعه که از امسال اجرای آن آغاز شده موکول شد. این در شرایطی است که در طول هشت سال گذشته نیاز ایران به بنزین به واسطه رشد ۸۴ درصدی مصرف، شش برابر شد و دولت ناچار شد برای تأمین اعتبار دو میلیارد و ۲۰۰ میلیون دلاری واردات بنزین در روزهای پایانی ماموریتش هم به مجلس هفتم مراجعه کند. حجم نقدینگی در پایان سال ۱۳۷۱ به سههزار و ۵۸۶ میلیارد تومان و در پایان سال ۱۳۷۹ به ۲۴ هزار و ۹۱۱ میلیارد تومان رسید. در موضوع رشد اقتصادی ایران تنها سال ۱۳۸۱ در دولت دوم سید محمد خاتمی، رشد اقتصادی ۸٫۷۵ درصدی را تجربه کرده است. زمانی که خاتمی در سال ۱۳۷۶، دولت را تحویل گرفت، نرخ رشد اقتصادی، منفی ۰٫۲ بود و در سالی که دولت را تحویل داد، نرخ رشد به ۶٫۲ رسید، رشد اقتصادی دوره اول و دوم خاتمی به کاهش بدهیهای خارجی کمک نمود. در طول هشت سال دوران خاتمی در مجموع بیش از ۲۶۴۸ میلیارد تومان از سهام شرکتهای دولتی از طریق برگزاری مزایده و عرضه در بورس تهران به بخش غیردولتی واگذار شد. از دیگر فعالیتهای اقتصادی راهاندازی شده در زمان خاتمی میتوان به صندوق توسعه ملی ایران اشاره کرد. در حالی که مجموع برداشت از حساب ذخیره ارزی در سال ۱۳۷۹ معادل صفر و در سال ۱۳۸۰ معادل ۰٫۹ میلیارد دلار بوده است، این میزان در سالهای بعدی به شدت روند صعودی به خود گرفته است و در دوران ریاست محمود احمدینژاد موجودی میلیاردی این حساب نزدیک به صفر رسید.
زنان و جامعه مدنی
در دوران خاتمی تحول قابل توجهی در حوزه زنان صورت گرفت. گرچه هیچ وزیر زنی در کابینه وی جای نگرفت اما دکتر معصومه ابتکار به معاونت رییس جمهوری و ریاست سازمان حفاظت محیط زیست رسید . افزایش دانشجویان دختر در دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی است که در سال ۱۳۷۶ حدود ۳۷ درصد بود و در سال ۱۳۸۳ به بیش از ۵۳ درصد رسید که در حقیقت یک رشد ۴۷ درصدی را نشان داد. مشارکت سیاسی-اجتماعی زنان نیز در این سالها رشد قابل توجهی را نشان میدهد. تعداد زنانی که در انتخابات مجلس ششم داوطلب نمایندگی مجلس شدند، ۳۵۱ نفر بودند که این رقم با یک جهش ۴۳ درصدی در انتخابات مجلس هفتم در سال سال ۱۳۸۳ به ۵۰۴ نفر رسید. در سال ۱۳۷۶ فقط ۶۷ سازمان غیردولتی زنان در ایران وجود داشت که این رقم اکنون به بیش از ۴۸۰ مورد رسید، یعنی فعالیتهای سیاسی، اجتماعی زنان در این بخش رشد زیادی معادل ۶۱۶ درصد داشت. یکی از مسائل مهم زنان در دوران هشت سال و شاید همه سالهای پیش از آن، قوانین و مقررات مدنی و جزایی است که زمینه را برای نقض حقوق زنان فراهم میکند. بر اساس نتایج پژوهش ملی مرکز امور زنان که در سال ۱۳۸۱ انجام شد یکی از مطالبات زنان امروز جامعه ایران اصلاح همین قوانین و مقررات است. مجموعه قوانینی که در هشت سال دولت خاتمی برای رفع مشکلات زنان و پاسخ به نیازهای امروز آنان به تصویب رسید، اندک بود. اصلاح قوانین مربوط به سن ازدواج، تعیین مصادیق عسر و حرج و حضانت فرزند که اولویت را تا هفت سالگی به مادر داد، از مهمترین فعالیتهای حقوقی دولت خاتمی است. قانون دیگری که در زمان دولت اصلاحات به تصویب رسید لغو ممنوعیت اعزام دانشجویان دختر به خارج از کشور بود که با بحث و جدل بسیار همراه شد. در بررسی آمارهای مربوط به مشارکت اقتصادی زنان در سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ نشان میدهد که نرخ فعالیت اقتصادی زنان همواره سهم اندکی را به خود اختصاص داده است. در بخش اجتماعی نیز در بین رهبران جمهوری اسلامی ایران، محمد خاتمی نخستین فردی بود که لفظ جامعه مدنی را بر زبان آورد.
دور دوم ریاست جمهوری
خاتمی در دوره دوم ریاست جمهوری در ضمن تلاش بسیاری برای تصویب لوایح دوقلو اصلاح قانون انتخابات و تبیین اختیارات ریاست جمهوری داشت که بارها به جرم مغایرت با شرع و قانون اساسی توسط شورای نگهبان قانون اساسی رد شد. در اواخر دوران ریاست جمهوری خاتمی، انتخابات مجلس هفتم برگزار شد که رد صلاحیت گسترده نامزدهای اصلاح طلب از سایر مشکلات او بود. در پایان دوره اول ریاست جمهوری سید محمد خاتمی به ویژه پس از ماجرای کوی دانشگاه بسیاری او را به پرگویی متهم میکردند. به هنگام انتخابات ریاست جمهوری دوره هشتم به سال ۱۳۸۰، اما، پژواک فریادهای خاتمی از دهان نامزدهای ریز و درشت مخالف او به گوش میرسید تا نشان از اثرگذاری دراز مدت منش و روش خاتمی باشد. خاتمی در این دوره با ۲۲ میلیون رای برای بار دوم به ریاست جمهوری ایران رسید. با شروع دور دوم ریاست بر قوه مجریه موج انتقادات به محمد خاتمی نیز بالا گرفت. خاتمی در معرفی کابینه دوم مجلس اصلاح طلب ششم را در کنار خود میدید. با گذشت زمان، گویی اقبال مردم به خاتمی، در حال تحلیل رفتن بود. کناره گیری مردم از سیاست ورزی موجب شد تا در یکی از آزادترین انتخابات برگزار شده در جمهوری اسلامی، کمترین میزان مشارکت مردمی به ثبت برسد تا در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا ۱۳۸۱ اصولگرایان در تهران به پیروزی دست یابند. در سال ۱۳۸۳، پیشروی مخالفان خاتمی تا آنجا ادامه یافت که رئیس قوه مجریه ترجیح داد لوایح دوگانه اختیارات ریاست جمهوری را با اعتراض و برای پرهیز از تنش بیشتر، از مجلسی که اکثریت آن در اختیار مخالفان اصلاحات بود، بازپس بگیرد. در بعد اقتصاد، با این حال بسیاری از تحلیلگران اقتصادی همچنان از آثار دراز مدت و کلان سیاستهای اقتصادی خاتمی دفاع کرده و به او نمره قبولی دادند. در عرصه سیاست خارجی، در دو سال پایانی ریاست جمهوری خاتمی، بحران هستهای موقعیت رو به تثبیت ایران در عرصه جهانی را بار دیگر متزلزل کرد. ماجرای مرگ مشکوک زهرا کاظمی، پرونده حقوق بشر ایران و وضعیت بحرانی اکبر گنجی تلاشهای خاتمی را برای تغییر نگاه جهانی به ایران کم اثر کرده است.
خاتمی در واپسین ماههای ریاست جمهوری اش در جمع دانشجویان در دانشگاه تهران مورد انتقاد قرار گرفت و سرانجام به خشم آمد. در پاسخ به دانشجویی که با لحنی تند از او سراغ وعدههای عمل نشده اش را میگرفت، خاتمی به خود پرسش کننده اشاره کرد و گفت:
من قول داده بودم که شما روبروی رئیس جمهوری خود بایستید و از او انتقاد کنید. به این قول خود عمل کردم.
سفرها
سفر به آمریکا
خاتمی در سال ۲۰۰۱ در سفری به آمریکا در دانشگاه سیتون هال سخنرانی ایراد کرده بود. اما پس از دریافت روادید و ورود مجدد وی به آمریکا در اواخر ماه اوت سال ۲۰۰۶ عدهای از جمله فاطمه رجبی، همسر سخنگوی دولت احمدینژاد و غلامحسین الهام، خواستار خلع لباس روحانیت از وی شدند. محمد علی ابطحی هم در واکنش، این سخنان را ناشی از وحشت اصولگرایان» از جریانی به نام کابوس خاتمی خواند.
سفر به بریتانیا
خاتمی در اواخر سال ۲۰۰۶، به دعوت چند نهاد و دانشگاه برای چند سخنرانی عازم بریتانیا شد. او ابتدا به اسکاتلند رفت و در دانشگاه سنت اندروز در شهر سنت اندروز در منطقه فایف سخنرانی با عنوان «دوستی بدون مرز» ایراد کرد. پس از آن خاتمی در میان تشویق شدید حضار، دکترای افتخاری از این دانشگاه دریافت و مرکز ایرانشناسی دانشگاه سنت اندروز را افتتاح کرد. همزمان با استقبال مقامات و دانشجویان دانشگاه، تظاهراتی اعتراضی از طرف برخی گروههای مخالف جمهوری اسلامی در بیرون سالن برگزار شد که خواهان دستگیری و محاکمه خاتمی به اتهام فعالیتهای ضدانسانی و سرکوب مخالفان در دوره ریاست جمهوریاش بودند.
سفر به ایتالیا
سفر سه روزه محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران به ایتالیا با دعوت رسمی دولت ایتالیا، بعنوان اولین سفر یک مقام بلندپایه ایرانی به اروپا پس از انقلاب ۵۷، ۱۸ اسفند ۱۳۷۷ آغاز گردید. خاتمی بجز دیدار با ماسیمو دالما نخست وزیر ایتالیا، پاپ ژان پل دوم رهبر کاتولیکها و همچنین رئیس جمهور اسکار لویجی اسکالفارو و روسای مجالس سنا با نمایندگان نیز دیدار کرد. امضای یک یادداشت تفاهم پیرامون مبارزه با مواد مخدر، یادداشت همکاریهای علمی و فنی و یادداشت همکاریهای دوجانبه و یکجانبه از برنامههای سفر وی بود.
سفر به فرانسه
از دیگر سفرهای مهم خاتمی در زمان ریاست جمهوری اش سفر به فرانسه است. خاتمی دو بار به فرانسه سفر کرد که سفر سال ۱۳۷۸ خاتمی به فرانسه حائز اهمیت بود که به دعوت رسمی رئیسجمهور فرانسه به این کشور سفر کرد و وی با ژاک شیراک در کاخ الیزه دیدار نمود.
فعالیتها پس از ریاست جمهوری
سخنرانی خاتمی در اجلاس داووس سوییس
خاتمی پس از پایان دوران ریاست جمهوری نیز فعالیتهای خود را ادامه میدهد. او مؤسسه بنیاد باران (بنیاد آزادی رشد و آبادانی ایران) را تأسیس کردهاست و مسؤولیت مرکز بینالمللی گفتگوی تمدنها را نیز به عهده دارد. از مجموعه اسناد و هدایای دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی «یادمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی» تأسیس شد. این یادمان بر اساس قانون به سازمان اسناد و کتابخانه ملی وابستهاست. فعالیت یادمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی با روی کار آمدن دولت محمود احمدینژاد متوقف شد و ساختمان این یادمان در مجموعه سعد آباد که جزو بناهای دولتی است پلمب گردید. تلاشهای سازمان اسناد و کتابخانه ملی برای باز گشایی این یادمان در دولت احمدینژاد بود. با آغاز کار دولت حسن روحانی بار دیگر پرونده یادمان ریاست جمهوری خاتمی گشوده شده و احتمالاً به زودی این یادمان بازگشایی خواهد شد.
بعد از دوران ریاست جمهوری
انتخابات ریاست جمهوری ایران سال ۱۳۸۸
خاتمی در روز ۱۶ آذر سال ۱۳۸۹
محمد خاتمی رئیس جمهور سابق ایران پیشتر اعلام کرده که اگر مردم بخواهند در انتخابات ریاست جمهوری دوره دهم شرکت خواهد کرد. این در حالی است که برخی از حامیان وی با برگزاری همایش، او را دعوت به این امر کرده بودند. وی در روز بیست و سوم دی ماه ۱۳۸۷ در دیدار با جمعی از مردم ایلام در تهران، از احتمال کاندیداتوری خود یا میرحسین موسوی خبر داد. پس از انتخابات دهم وی هم چون میر حسین موسوی و مهدی کروبی به جمع معترضین به نتایج انتخابات پیوست و خواستار انجام همهپرسی مجدد دربارهٔ نتایج انتخابات شد و هم چنین در تظاهراتهایی نظیر ۲۵ خرداد، روز قدس و ۲۲ بهمن در حمایت از جنبش سبز و اعتراض به تقلب در انتخابات دهم شرکت نمود. محمد خاتمی هم چنین در دی ماه ۱۳۸۹ در آستانه سالگرد اعتراضات به نتایج انتخابات دهم در روز عاشورا با نمایندگان اصلاح طلب مجلس شورای اسلامی دیدار کرد و خواستار برگزاری انتخاباتی سالم و آزاد شد. پس از این دیدار، محمد خاتمی از سوی حامیان علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی ایران و افرادی چون احمد جنتی، حسین طائب و حسین شریعتمداری متهم به براندازی نظام و تهدید به دستگیری شد.
حمله به حسینیه جماران
در شب عاشورای ۱۳۸۸ بیش از پنجاه نفر از اعضای گروهک فشار به هواداران جنبش سبز که در جماران به مراسم عزاداری میپرداختند، حمله کردند. در حالی که سید محمد خاتمی در حسینیه جماران، در حال سخنرانی بود و جمعیت زیادی در این حسینیه حاضر بودند اعضای گروهک فشار در شب عاشورای حسینی با فریادهای حیدر حیدر، ابوالفضل علمدار خامنهای را نگهدار به این مکان حمله کردندو موجب نیمه تمام ماندن سخنرانی سید محمد خاتمی شدند. اصولگرایان همواره اعتراضات روز عاشورا را توهین به مقدسات و امام سوم شیعیان میداند در حالی که در شب عاشورا به مراسم عزاداری حمله و عدهای را مضروب کردند.
حمله به خاتمی
محمد خاتمی در روز ۲۲ بهمن ۱۳۸۸ به حمایت از جنبش سبز در راهپیمایی شرکت کرد. وی که در مسیر خیابان زنجان به سمت میدان آزادی در حال حرکت بود با حمله نیروهای لباس شخصی به خودروی حامل وی مواجه شد. هم چنین برادر او، محمدرضا خاتمی، نیز به همراه همسرش، زهرا اشراقی، در این راهپیمایی دستگیر شدند که پس از بازداشتی کوتاه مدت آزاد شدند.
ممنوعیت خروج از کشور
در اسفند سال ۱۳۸۸ خبرگزاری فارس از قول عباس امیریفر به نقل از یک مقام اطلاعاتی اعلام کرد سید محمد خاتمی رئیس بنیاد باران ممنوعالخروج شده است. این خبر بلافاصله به وسیله نیویورک تایمز به نقل از رویترز مخابره شد و پس از مخابرهٔ چندین تکذیبیه از منابع مختلف نزدیک به خاتمی را به دنبال داشت در مهمترین آنها سید محمود علیزاده طباطبایی، وکیل سید محمد خاتمی با این استدلال که «برای ممنوعیت خروج میبایست تصمیم قضایی اتخاذ شود حال آنکه تاکنون چنین تصمیمی برای آقای خاتمی گرفته نشده است» این خبر را تکذیب کرد. چند سال بعد و بعد از اتمام دوره فعالیت دولت دهم ایران، این موضوع دوباره مطرح شد. اینبار علی لاریجانی، رئیس وقت مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با لوموند اعلام کرد که محمود احمدینژاد مسبب ممنوعالخروج شدن خاتمی در زمان دولت دهم ایران بوده است. احمدینژاد در واکنش به این سخن اعلام بیاطلاعی کرد و این موضوع را در حیطه اختیارات قوه قضائیهدانست. خاتمی نیز مدتی بعد در واکنش به این اظهارنظرها، این موضوع را بیاهمیت دانست. در آذر ۱۳۹۲ زمانی که خاتمی سعی داشت برای مراسم درگذشت نلسون ماندلا به آفریقای جنوبی سفر کند، با وجود همکاری وزارت امور خارجه ایران جهت اخذ ویزا برای وی، به وی اطلاع داده میشود که وی ممنوعالخروج است. این اعلام با مقاومت خاتمی روبرو میشود و وی درخواست میکند حکم رسمی ممنوعالخروجی وی اظهار شود که در مقابل این درخواست وی، این حکم به وی عرضه میشود.
انتخابات مجلس نهم
در ۲۳ آبان سال ۱۳۹۰، حدود ۴ ماه قبل از انتخابات مجلس نهم، خاتمی انتخابات را حق یکایک مردم ایران دانست و گفت که «اگر در همه حوزهها نامزدهای مورد علاقه همگان باشند و تضمینی باشد که اساس تعیین کننده رای مردم است و فضا باز و آزاد و متناسب با انتخابات سالم و رقابتی باشد همه شرکت میکنند».[۹۲]
اصلاح طلبان نمیتوانند و نباید در انتخابات نامزد و فهرستی داشته باشند؛ البته این به معنای تحریم انتخابات نیست. دل بستگان به اصل انقلاب هیچگاه انتخابات را تحریم نمیکنند.
خاتمی پیش از انتخابات دربارهٔ شرکت کردن یا عدم شرکتش پاسخ روشنی نداده بود. محمد خاتمی علیرغم انتظار طرفدارانش، و در حالی که «آزادی انتخابات، احزاب، مطبوعات و زندانیان سیاسی» را شرط شرکت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس نهم دانسته بود، در حسینیه پنجتن منطقه آبسرد گیلاوند واقع در حوزه انتخابیه دماوند و فیروزکوه رای خود را به صندوق انداخت که با واکنشهای تندی از جانب برخی چهرههای اصلاحطلب و مردم به ویژه در فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی مواجه شد. محمد نوریزاد از جمله افرادی بود که به شرکت خاتمی در انتخابات واکنش نشان داد و در مصاحبه با دویچهوله گفت: «از جمع کنده شده و بهصورت فرد در این انتخابات شرکت کردهاست.»
حسین نورانی نژاد، فعال سیاسی و روزنامهنگار در صفحه فیسبوک خود نوشت در روز ۱۳ اسفند دیداری با آقای خاتمی داشته، خاتمی در این دیدار بیان کرده «اخبار نگران کنندهای از برنامه و نقشههای تندروهای جریان حاکم» داشته که رای دادن وی «حرکتی غافلگیر کننده» برای برهم زدن آن نقشهها بوده است. وی اظهار نمود ادعا ندارد که درست تصمیمگیری کردهاست و گفته به جای نگرانی از آبروی خود نگران «افراد در بند، حصرها، اصلاحات، و نقشههای شومی است که پیشاروی مردم، آرمانهای انقلاب، جمهوریت و اصل نظام» است.
انتخابات ریاست جمهوری یازدهم
به هر حال وضع کنونی کشور ناگوار است و همه موظفیم که برای اصلاح این وضع تلاش کنیم؛ ولی چه کنیم که یک جریان و تفکری میگوید من نظامم و هر کس مستحیل و هضم در من نشود خارج از نظام است!
در ۳۰ آبان ۱۳۹۱ جمعی از اصلاح طلبان طرفدار شرکت در انتخابات به دیدار خاتمی رفتند و دربارهٔ انتخابات با او به گفتگو نشستند. پس از آنکه عدهای از اینان از علاقه خاتمی به بازگشت به قدرت صحبت کردند. فردای آن روز، وبسایت رسمی سید محمد خاتمی متن سخنرانی دیروزش را منتشر کرد که نشان داد که خاتمی به دنبال بازگشت به قدرت نیست و معتقد است مشکل این نیست چه کسی کاندیدا شود، بلکه خواست اصلی اصلاح طلبان را آزادی و امنیت منتقدان و تن دادن حکومت به خواست مردم میداند.
او در این سخنرانی به شدت از فضای حاکم و جریانهایی که به هر نحو ممکن حاضر به شرکت در انتخابات هستند انتقاد کرد و عدم شرکت در انتخابات را به معنای خروج از نظام ندانست.
تا کی همهمان تو سری خور باشیم و این همه تحقیر و توهین نسبت به همین دولتها و ملتها بشود و یک ملت زیر پنجهها و چکمههای رژیم سفاک گرفتار باشد و ما حتی سر و صدای درستی هم نمیبینیم.
همچنین از مجامع بینالمللی، دولتهای عربی و اسلامی به خاطر انفعال در مسئله سرکوب مردم غزه که او آن را «وحشیانه و خونین» نامید به شدت انتقاد نمود.
همچنین از تحریمهای بینالمللی نیز به شدت انتقاد کرده و ضمن انتقاد توامان از سیاست خارجی حاکمیت فعلی و نیز سوء مدیریت موجود که اثرگذاری تحریمها را افزایش داده، گفته است: «غربیها و دیگران چه فکر میکنند آنهایی که دم از انسان میزنند! امروز بزرگترین فشار را مردم ما دارند متحمل میشوند. چه تحریم هوشمندی؟ این تحریم برای فشار آوردن روی مردم است حقوق بشر و انسان چه شده؟ من به این روشها اعتراض میکنم.»
حمایت از حسن روحانی
پس از شروع فعالیتهای تبلیغاتی کاندیداها محمدرضا عارف و حسن روحانی در میتینگهای تبلیغاتی خود به حمایت از عملکرد دولت اصلاحات و شخص سید محمد خاتمی پرداختند. چند روز مانده به انتخابات به پیشنهاد خاتمی، عارف به نفع روحانی از رقابت کناره گیری کرد. خاتمی سپس در بیانیهای ضمن تشکر از عارف اعلام کرد که به حسن روحانی رأی خواهد داد و از همه اصلاح طلبان نیز درخواست کرد که به وی رأی دهند. روحانی نیز در نامهای به خاتمی ضمن تشکر از وی و محمدرضا عارف، گفتمان خود را گفتمان «عقلانیت و اعتدال و اصلاحات» نامید و ابراز امیدواری کرد که تمام تلاش خود را برای پیروزی این گفتمان انجام خواهد داد. روحانی نهایتاً با کسب ۱۸٬۶۱۳٬۳۲۹ رأی، رئیس جمهور ایران شد. حسن روحانی پس از اعلام پیروزی وی در انتخابات، در پیام پیروزی و در اولین اظهارات رسمی خود ضمن تشکر از مردم و رهبر انقلاب، صراحتاً از حمایتهای اکبر هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی تشکر کرد و گفت: «بیشک نقش امیدآفرین آیتالله هاشمی رفسنجانی و حجتالاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی که از چهرههای درخشان نظام در این خیزش خروش بودند شایسته قدرشناسی است.»
در زمان دولت یازدهم
با روی کار آمدن دولت یازدهم که از نیروهای اصلاحطلب نیز در آن بهره برده شدهبود، خاتمی کوشید تا بتواند فاصله ایجادشده بین اصلاحطلبان ایران و هسته مرکزی قدرت در ایران را کاهش دهد و با نزدیک شدن به شخص رهبر ایران، از میزان تنش موجود بکاهد. اما این آشتیجویی خاتمی، با واکنش منفی از جانب سید علی خامنهای و حلقه اطرافیان نزدیک وی روبرو شد، به طوریکه دستور ممنوعالخروجی خاتمی همچنان پابرجا ماند و وی نتوانست در مراسم تدفین نلسون ماندلا که در آفریقای جنوبی برگزار شد، شرکت کند. از طرف دیگر، هرگاه حسن روحانی تلاش کرد به اصلاحطلبان یا شخص خاتمی نزدیک شده یا نقش میانجی را ایفا کند، با تذکرها و هشدارهایی از جانب بیت رهبری و دستگاههای اطلاعاتی و نظامی روبرو شد. اما خاتمی همچنان بر درخواست خود مبنی بر مودت نیروها در شرایط کنونی ایران تأکید میکند: «راهحل مشکلات کنونی، میدان دادن به افرادی با زبان تند و حصر و محدود کردن نیروها نیست؛ بلکه مصلحت نظام ما آشتی ملی است … عدهای بهجای آشتی به حذف و کینه میاندیشند.»
حمایت مجدد از حسن روحانی
سید محمد خاتمی رئیس جمهور اصلاحات در تاریخ ۲۴ اردیبشهت ۱۳۹۶ در پیامی ویدیویی مردم را به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و حمایت از حسن روحانی دعوت نمود.
محدودیتهای رسانهای
تصاویر خاتمی در زمان رقابت ریاست جمهوری از طریق تبلیغات حسن روحانی رسانهای شد که پیش از آن سابقه نداشت. در بهمن ۱۳۹۳ غلامحسین محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه اعلام کرد که محمد خاتمی مشمول محدودیت رسانهای شده است. ششصد استاد دانشگاه با عنوان «بدعتی نگرانکننده و تهدیدی کمسابقه برای حقوق شهروندی در جمهوری اسلامی» طی نامه سرگشاده خطاب به صادق آملی لاریجانی رئیس قوه قضائیه به این رویه اعتراض کردند.
در ۲ اسفند ماه ۹۳ پس از درگذشت خواهرش، فاطمه خاتمی، به جز حسن روحانی و اکبر هاشمی رفسنجانی، از بزرگان نظام که منتقد وی بنظر میرسند به وی پیام تسلیت ندادند. رهبر ایران پیام تسلیتی خطاب به مادر وی داده بود و نام خانوادگی خواهرش را خلیلی خطاب کرده بود که نام خانوادگی فرزند اوست که در جنگ کشته شده است. از آنجا که وی از دادن پیام به سید محمد خاتمی امتناع کرده بود و بنظر میرسد چون مادرشان یکماه بعد از این پیام در وضعیت وخیم بیماری و بیهوشی قرار گرفت در بعضی رسانهها از آن با تیتر «آیتالله خامنهای درگذشت خواهر محمد خاتمی را به مادر متوفی تسلیت گفت» یاد شده بود.
در ۱۳ فروردین ۹۴ بدنبال درگذشت سکینه ضیایی، مادر سید محمد خاتمی، پس از حسن روحانی، علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز برای رئیس جمهور اسبق ایران پیام تسلیت فرستاد. کمی بعد مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری نیز در پیامی به سید محمد خاتمی تسلیت گفت. خبر این تسلیت ابتدا در خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه منتشر شد، اما چند ساعت بعد از روی این سایت برداشته شد. خبرگزاری میزان وابسته به قوه قضاییه بعد از انتشار پیام تسلیت پورمحمدی وزیر دادگستری به محمد خاتمی رئیس جمهوری اسبق برای درگذشت مادرش ضمن حذف این مطلب، دبیر گروه قضایی این خبرگزاری را هم اخراج کرد. در تاریخ ۱۶ فروردین ماه نیز سید علی خامنهای درگذشت مادر خاتمی را به بازماندگان و مردم اردکان و یزد تسلیت گفت.
در ۱۵ فروردین ۱۳۹۳، اسحاق جهانگیری، خبر از رفع محدودیتهای رسانهای اعمالشده بر خاتمی، در آیندهای نزدیک، خبر داد.
نهایتاً در ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۴ یک خبرگزاری از پاسخ حسن روحانی، رئیسجمهور به نامه اعضای مجمع روحانیون مبارز خبر داد. اعضای مجمع در این نامه خواستار بیان علت ممنوعالتصویری رئیس دولت اصلاحات شده بودند. پس از ارسال این نامه، دفتر رئیسجمهور نامهای به قوه قضائیه فرستاد و پاسخ سؤال مجمع را از این قوه خواستار شد و رونوشت این نامه نیز به مجمع روحانیون ارسال شد. پس از انتشار این خبر محمدعلی ابطحی در اینباره اظهار کرد: «پاسخ این نامه در مجمع روحانیون مطرح شد و به دلیل اینکه محتوای نامه قید «محرمانه» داشت، نمیتوانم دربارهٔ جزئیات آن اطلاعاتی ارائه کنم.»
در ۲۳ خرداد ۱۳۹۴ حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران در یک کنفرانس خبری در پاسخ به سؤالی مبنی به ممنوعالتصویر و خبری سید محمد خاتمی، رئیس جمهور اسبق ایران ضمن دروغ خواندن این ادعا گفت: «شورای امنیت ملی هیچ مصوبهای در زمینه ممنوعالتصویری کسی ندارد و اگر کسی چنین چیزی را به شورای امنیت ملی نسبت بدهد خلاف کرده و باید طبق قانون مجازات شود.»
در ۹ دی ۱۳۹۴، علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران، به دنبال اصرار قوه قضاییه بر ممنوعالتصویر بودن سید محمد خاتمی و جلوگیری از انتشار تصاویر وی در روزنامهها، اعلام کرد: «سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی موضع وزارتخانه را اعلام کرد و در این خصوص شورای عالی امنیت ملی هیچ مصوبهای در جهت ممنوعالتصویر بودن آقای خاتمی ندارد. اقدامی که در این خصوص شده، اقدام دستگاه قضایی با توجه به تشخیص این قوه بوده است و از نظر ما بهعنوان وزارت ارشاد و هیئت نظارت بر مطبوعات، چنین ممنوعیتی وجود ندارد.»
بعد از مدتها ممنوعالتصویر بودن سید محمد خاتمی در رسانهها، تلویزیون ایران برای اولین بار در ۶ بهمن ۱۳۹۴ تصویر و سخنرانی او را پخش کرد. صدا و تصویر رئیس دولت اصلاحات در برنامه ویژه «پارلمان» شبکه خبر پخش شد. سخنرانی خاتمی در این برنامه به دورهای برمیگشت که او نماینده مردم اردکان یزد در مجلس شورای اسلامی بود. برخی با توجه به پخش این تصاویر احتمال پایان ممنوعالتصویری خاتمی در صدا و سیما را مطرح نمودند.
جوایز و افتخارات
جایزه گفتگوی جهانی در سال ۲۰۰۹
جایزه گفتگوی جهانی در سال ۲۰۰۹ که از سوی سازمانی به همین نام در دانمارک برگزار میشود، به دو چهره نامدار ایرانی تعلق گرفت که سالها در زمینه گفتگوی فرهنگها و تمدنها فعالیت کردهاند؛ داریوش شایگان فیلسوف و سید محمد خاتمی سیاستمدار. «جایزه گفتگوی جهانی» در سال ۲۰۰۹ بنیان شد و از برندگان جایزه شایگان و خاتمی نیز برای شرکت در مراسمی در دانشگاه آرهوس کپنهاگ برپا میشود، دعوت شد.
- مدال طلا از دانشگاه آتن
- مدال ویژه مجلس نمایندگان اسپانیا و مجلس سنا مادرید
- دکترای افتخاری، مؤسسه دولتی روابط بینالملل مسکو
- دکترای افتخاری فلسفه از دانشگاه دولتی مسکو
- مدرک دکترا افتخاری مؤسسه فناوری توکیو
- درجه دکترای افتخاری توسط دانشگاه دهلی
- دکترای افتخاری از آکادمی ملی علوم جمهوری آذربایجان
- درجه افتخار در علوم سیاسی از دانشگاه لبنان
- بالاترین دیپلم افتخار غیرنظامی پاکستان
- لوح افتخار و مدال تمایز از فدراسیون بینالمللی آموزش والدین
- دکترای افتخاری از دانشگاه النیلین
- دکترای افتخاری حقوق از دانشگاه سنتاندروز
تالیفات
- در ستایش دانشگاه
ناشر: خانه فرهنگ خاتمی – مدارس هوشمند - در مسیر گفتگو
ناشر: خانه فرهنگ خاتمی – مدارس هوشمند - باران در کویر
ناشر: خانه فرهنگ خاتمی – مدارس هوشمند - گفتگوی مهر (مجموعه گفتارها و نوشتارهای سیّد محمّد خاتمی)
ناشر: خانه فرهنگ خاتمی – مدارس هوشمند - مفاخر ایران (مجموعه گفتارها و نوشتارهای سیّد محمّد خاتمی)
ناشر: خانه فرهنگ خاتمی – مدارس هوشمند - کتاب محمل گفتگو (مجموعه گفتارها و نوشتارهای سیّد محمّد خاتمی)
ناشر: خانه فرهنگ خاتمی – مدارس هوشمند - نیاز و نماز (مجموعه گفتارها و نوشتارهای سیّد محمّد خاتمی)
ناشر: خانه فرهنگ خاتمی – مدارس هوشمند - احزاب و شوراها
ناشر: انتشارات طرح نو - آیین و اندیشه در دام خودکامگی
ناشر: انتشارات طرح نو - بیم موج
ناشر: مؤسسه سیمای جوان - نامهای برای فردا
- از دنیای شهر تا شهر دنیا
ناشر: نشر نی - احیاگر حقیقت دین
- گفتگوی تمدنها
ناشر: انتشارات طرح نو - Islam,Liberty and Development مترجم: حسین کمالی
ناشر: Institute of Global Cultural Studies, Binghamton University - مدینه السیاسه
- مردم سالاری
- مطالعات فی الدین و الاسلام والعصر
- توسعه سیاسی، توسعه اقتصادی و امنیت، ناشر: انتشارات طرح نو
- زنان و جوانان، ناشر:انتشارات طرح نو
- اسلام، روحانیت و انقلاب اسلامی
نگارخانه
-
سید محمد خاتمی در زمان جوانی
-
سید محمد خاتمی در دوران خدمت سربازی
-
خبر و حکم انتصاب سید محمد خاتمی به عنوان سرپرست روزنامه کیهان توسط آیتالله روح الله خمینی در آبان ۱۳۵۹
-
سید محمد خاتمی (وزیر فرهنگ وقت) و اکبر هاشمی رفسنجانی (رئیس مجلس وقت)
-
سید محمد خاتمی و ولادیمیر پوتین
-
سید محمد خاتمی
-
کتاب گفتگوی تمدنها
-
کتاب نامهای برای فردا
کتاب پدیده خاتمی، پیوند و آشتی میان دین و آزادی
کتاب «پدیده خاتمی» به زبان عربی و تحت عنوان اصلی «الخاتمیه» و یک تیتر فرعی تحت نام «پیوند و آشتی میان دین و آزادی» در «دار الجدید» «بیروت» چاپ و منتشر گردیده است. «سید محمد صادق الحسینی» -نویسنده آگاه و متعهد معاصر- کتاب را در چهارصد صفحه به رشته تحریر درآورده است که در بر گیرنده مجموعه مباحث گوناگون پیرامون ابعاد مختلف پدیده خاتمی می باشد.
مولف در «بخش اول» در مورد پنجمین انتخابات قانونگذاری، نقشه نیرو های سیاسی ایران در آستانه این انتخابات و نقش آقای «هاشمی رفسنجانی» در ایجاد توازن معقول میان روحانیان و قشر روشنفکر تکنوکرات به تفصیل سخن می گوید.
در «بخش دوم» به اوضاع و احوال ایران در آستانه هفتمین انتخابات ریاست جمهوری و کشمکش عمیق میان ارکان و شخصیت های اصلی نیرو های سیاسی ایران می پردازد. این بخش حاوی مصاحبه و گفتگو هایی است که مولف با برخی چهره های مختلف محافظه کار، اصلاح طلب و چپ رادیکال به عمل آورده است و از این طریق، فضای پرچالش و رقابت واقعی میان جریان ها و جناح های سیاسی ایران را در پنج ماهه ای که انتخابات ریاست جمهوری در آن جریان داشت و منجر به پیروزی آقای خاتمی با کسب هفتاد درصد آرای ماخوذه شد، به نمایش می گذارد. مراکز تصمیم گیری در ایران، ماراتن انتخابات و نحوه ورود جریان های گوناگون سیاسی به این انتخابات، از دیگر فصل های این بخش است.
در «بخش سوم» کتاب، مولف به نقد و بررسی ویژگی های درونزا و برونزای جدید سیاسی ایران پرداخته؛ دوران زمامداری آقای خاتمی را عصر آزاد اندیشی در داخل و به موازات آن نگرش آزاد اندیشانه به مسایل فرامرزی رقم می زند. آقای «صادق الحسینی» دوره خاتمی را عصر گفتگو و پلورالیسم در چارچوب «تئوری انبساط جامعه مدنی اسلامی» در داخل و گفتمان منطقی و تکثر گرایی در چارچوب جامعه متکثر فرهنگ ها و تمدن ها در خارج می نامد. در قسمت دیگری از این بخش، نویسنده به سه مسیله اصلی در زمامداری آقای خاتمی اشاره می کند و معتقد است که رییس جمهور شدیداً به دنبال راه حل های مناسب و مفید برای حل معضلات این سه مسیله مهم است. این مسایل شامل مسایل اقتصادی، اجتماعی و خارجی است. در همین بخش نیز به حضور مردم در پای صندوق های رای و اجماع آنان بر یک رییس جمهور جدید، خاتمی و چشم انداز های جمهوری سوم، اصلاحات در حکومت دینی امام خمینی و خاتمی مروج فرهنگ گفتگو و دولت قانون اشاره می کند. آقای صادق الحسینی تاکید می کند که مسایل اجتماعی دربرگیرنده حق شهروندان در بهره گیری از آزادی های شخصی و اجتماعی در چارچوب نهادینه کردن نهاد های جامعه مدنی و ترویج قانونمداری در کنار مسایل مربوط به جوانان، زنان و توسعه، پایگاه نمایش ملی در تصمیم سازی ها است. نویسنده به نکته دیگری در زمینه پیروزی قاطع رییس جمهور در دوم خرداد ۱۳۷۶ اشاره می کند و می گوید که این پیروزی در حد خود، شکلی از تجدید حیات انقلاب به شمار می آید. در قسمت های دیگر بخش سوم، به تفصیل به اوضاع حاکم بر ایران، وحدت در برابر خارج و تکثر در داخل، روابط «ایران» و «آمریکا» و «کنفرانس اسلامی» در «تهران» می پردازد.
در «بخش چهارم»، مقایسه ای میان جبرگرایان و مکتب معتقد به اختیار به عمل آورده و می گوید که در ایران دو جامعه متفاوت از یکدیگر در نگرش و منشأ پیدایی در زیر یک سقف واحد به سر می برند که یکی جامعه قدیمی سنتی و دیگری جامعه مدرن و جدید است. جامعه سنتی بر این اعتقاد است که امت غالباً بر محور اجبار، اطاعت و پیروی از رهنمود ها و آموزه های قانونمدارانه حکومتی حرکت می کند. قشر های جامعه مدرن، گرایش اعتقادی ای به این موضوع دارند که به طور کلی امت، مختار و مرید است و در اکثر موارد به ترکیبی متعادل از جبر و اختیار نزدیک است. در نتیجه، مجبور به فرمانبری از یک منشأ واحد در تشریع قوانین حکومتی است.
مولف در بخش چهارم کتاب، بر پیشنهاد و نظرات شفاف و جسورانه آقای خاتمی که منعکس کننده نگرش حقیقی او به دین و آزادی ها و پیوند میان دین و آزادی است، تکیه دارد. این بخش عمدتاً پیرامون جدال ها و کشمکش های سیاسی و اجتماعی درون ایران و موضوعاتی چون جدال نسل ها، مسیله «آیت الله منتظری»، چپ و راست و طرفداران خاتمی، خاتمی کمربند امنیتی، دادگاه «کرباسچی»، مطبوعات در ایران و رکن چهارم دموکراسی، همراهی رهبری با تغییرات، گفتگویی کامل و همه جانبه با آقای هاشمی رفسنجانی، خاتمی و دعوت به یک مصالحه تاریخی، بیست سال پس از انقلاب و بالاخره پدیده خاتمی و مصالحه میان دین و آزادی است.
نویسنده تلاش می کند تا مخاطبان خود را متقاعد سازد که تئوری حکومتی آقای خاتمی و یا شیوه او، موفق ترین راهکار و جمع میان دین و آزادی و تاکید آقای خاتمی بر تبیین این نکته است که دین و آزادی، متلازم یکدیگر اند و حکومت اسلامی معاصر، بدون این تلازم نمی تواند پایا، پویا و پایدار باشد. آقای خاتمی تاکید می کند که ولایت فقیه، مقوله ای است مبتنی بر اصل قانون اساسی که همه افراد ملت باید به آن متعهد و پایبند باشند و مخالفت با آن در حقیقت هجمه به سنگر اساسی و رکن رکین «قانون اساسی» است. با این وجود، آقای خاتمی با مناقشه و بحث پیرامون «نظریه ولایت فقیه» به عنوان یک مبحث علمی، فقهی یا کلامی از سوی محافل علمی و به دور از تحرکات سیاسی، مخالفتی نشان نمی دهد. از این رو تاکید می کند که هیچ کس حق ندارد رای و نظر یا قرائت ویژه خود را در عرصه مقولات دین یا مفاهیم اسلامی، تنها قرائت نهایی از دین تلقی کند و این نگرش را بر دیگران تحمیل نماید؛ زیرا چنین برخورد و نگرشی قطعاً سرکوب آزادی فکر، اندیشه و بیان است.
سید محمد صادق الحسینی طی سال ها مطالعه و بررسی و ارتباط نزدیک با محافل سیاسی و دینی و روشنفکری، مشاهدات و برداشت های خود را از «حماسه دوم خرداد» به عنوان انقلابی دیگر شبیه انقلاب اسلامی می داند و در بخشی از مجموعه نوشتاریش می گوید: “بعضی بر این باور اند که آزادی در ایران با انقلاب ۵۷ متولد شد؛ بنابراین، دیگر سخن گفتن از آزادی در یک دوران جدید، مفهومی ندارد. این درست است، اما تنها نیمی از حقیقت را در بر دارد.” بله، آزادی در ایران بود؛ ولی سخت در معرض تزلزل قرار داشت. اراده ای مردمی لازم بود تا این آزادی را در چارچوب سازمان های یک جامعه مدنی اسلامی نهادینه کند و آن را تقویت کند. اراده ای می خواست تا قانون اساسی را به عنوان فصل الخطاب همه گفتمان های سیاسی مربوط به آزادی قرار دهد و راه را بر سوء استفاده هر کسی که آن را بر نمی تابد، مسدود سازد. نویسنده، کتاب خود را با این تعبیر زیبا به پایان می برد که “آقای خاتمی در چشم انداز آرمان گرایانه اش، به توسعه سیاسی و بسط درک سیاستمداران از طریق فرهنگ و پیام فرهنگی چشم دوخته است.”
برچسب ها : خاتمی , زادروز , زندگی نامه , سید محمد , سید محمد خاتمی , معرفی کتاب , مناسبت
دسته بندی : انتخاب سردبیر , انتخابات , تاریخ , سیاسی،بین الملل،ایران و جهان
- پادکست پتروشیمی بوشهر به مناسبت شب یلدا
- چه میشد اگر درایت بیشتری بود…
- تعیین تکلیف ۵۲ درصد خودروهای توقیفی مواد مخدر بوشهر
- افتتاح سه مدرسه و یک مجتمع آموزشی در بوشهر
- خلیج فارس مواج میشود
- سارق خودرو یک ساعته در عسلویه دستگیر شد
- مرهم آیینها بر تن گردشگری بوشهر
- گرد و خاک مهمان آسمان بوشهر
- بوشهر بیشترین رشد اقتصادی کشور را دارد
- شهرداریهای بوشهر در چاپ کتاب دفاع مقدس همکاری کنند
- ادارههای استان بوشهر امروز زودتر تعطیل میشوند
- آتش سوزی لنج باری در دیلم/یک تبعه افغان دچار سوختگی شد
- رهایی ۸ زندانی محکوم به قصاص در بوشهر
- بوشهر در سالروز رحلت پیامبر رحمت به سوگ نشست
- اینفوگرافیک / روند کرونا در ایران از ۳ شهریور تا ۳ مهر
- تغییر رنگ کرونایی دو شهرستان گناوه و تنگستان
- مشکلات بنیادسازی مسکن
- ۱۷ تبعه خارجی در اروندکنار آبادان دستگیر شدند
- هنرستانها در بوشهر توسعه مییابند
- گردوخاک آسمان بوشهر را فرا میگیرد